ضرورت تأسیس خانه‌ی امن خشونت‌دیدگان در نیشابور
ضرورت تأسیس خانه‌ی امن خشونت‌دیدگان در نیشابور
خاتون شرق - خانه‌ی امن، اصطلاحی است که سازمان بهزیستی سال‌ها پیش برای مکانی که دختران و زنان خشونت‌دیده در آنجا احساس امنیت و آرامش کنند وضع کرد. به دنبال برداشت‌های مثبتی از قانون و تدوین آیین‌نامه‌های لازم توسط این سازمان اجتماعی، خانه‌های امن در بسیاری از نقاط کشور و از جمله در مشهد و برخی شهرستان‌ها تأسیس شد و پناهگاه آسیب‌دیدگان اجتماعی قرار گرفت.

سودابه جعفری مدیر مسؤول
خانه‌ی امن، اصطلاحی است که سازمان بهزیستی سال‌ها پیش برای مکانی که دختران و زنان خشونت‌دیده در آنجا احساس امنیت و آرامش کنند وضع کرد. به دنبال برداشت‌های مثبتی از قانون و تدوین آیین‌نامه‌های لازم توسط این سازمان اجتماعی، خانه‌های امن در بسیاری از نقاط کشور و از جمله در مشهد و برخی شهرستان‌ها تأسیس شد و پناهگاه آسیب‌دیدگان اجتماعی قرار گرفت.
در نیشابور، چنین مرکزی، رسما و مستقلا وجود ندارد در حالی که ده‌ها دختر و زن خشونت‌دیده در این شهرستان هستند که از فرط خشونت اطرافیان و عمدتا خانواده‌ی نسبی و گاها سببی، صدمات وسیع جسمی و روانی را متحمل می‌شوند و در جستجوی آرامش و امنیت، راه به جایی نمی‌برند.
ما چندین بار از فرمانداری خواسته‌ایم که ما را به عنوان روزنامه‌نگار به جلسات اجتماعی شهرستان دعوت کند تا پرسش‌های اساسی خود در مورد آسیب‌های اجتماعی را با مسؤولان شهرستان در میان بگذاریم و از رهگذر گفتگو و تعامل فکری، راهی برای این معضل بزرگ بیابیم.
خوشبختانه، فرماندار شهرستان در نخستین جلسه‌ی شورای مشارکت‌های بهزیستی که روز ۱۵ فروردین برگزار شد، بر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی تأکید و از رسانه‌ها به عنوان همیاران مسؤولان در این زمینه استمداد نمود. اما بدنه‌‌ی اجرایی فرمانداری، چندان وقعی به این فرمایش ایشان نمی‌گذارند و با رفتار غیر مسؤولانه‌ی آنان، ما همچنان از شرکت در جلسات بسیار مهم اجتماعی شهرستان، محروم هستیم.
به هر روی، در یک سال اخیر، دست کم شش قتل ناموسی و خانوادگی در حوزه‌ی انتظامی نیشابور بزرگ رخ داده که چه بسا اگر خانه‌ی امنی می‌بود و این زنان و دختران مقتول به موقع رصد می‌شدند و به این مکان منتقل می‌گردیدند تا خشونت‌های لگام گسیخته‌ی اطرافیان‌شان با تلاش مأموران اورژانس اجتمای و کوشش مشاوران روان‌شناس، به آرامش بگراید، اکنون حیات داشتند و می‌توانستند به زندگی طبیعی خود ادامه دهند. البته ناگفته نگذارم که این چند قتل، مشتی از خروار است و خشونت‌های بی‌پایان علیه زنان شهرمان که مطابق الگوهای ترسیمی رهبری انقلاب، با هیچ مبنای دینی و عقلی هم قابل توجیه نیست، آسیب‌های عمیق بسیار دیگری نیز بر جای نهاده که دستگاه قضایی، حسب اطلاع یا گزارش ضابطان این دستگاه، فقط به بخشی از آنها ورود نموده و بقیه‌ی صدمات جانی و مالی و روانی، از دیده‌ها پنهان مانده است.
منظور نگارنده‌ی این سطور این است که ما با بی‌اعتنایی به یک ضرورت اجتماعی در شهرستان، باعث شده‌ایم چندین دختر و زن نیشابوری، در چرخه‌ی خشونت مردان اطراف‌شان له شوند و چه بسا جان عزیزشان را از دست داده‌اند. مسؤولان شهرمان و بخصوص اهالی فرمانداری و سایر نهادهای مسؤول همچون بهزیستی بدانند که همه‌ی ما مادامی که به وظایف اجتماعی و انسانی خود عمل نمی‌کنیم شریک جرم قاتلان این زنان و شریک تسبیب همه‌ی آسیب‌های وارده به سایر بانوان هستیم.
نیشابور یک شهرستان بزرگ کشور است که با شهرستان‌های اقماری‌اش حدود نیم میلیون جمعیت دارد و داشتن یک خانه‌ی امن مستقل با تشکیلات اداری و پرسنلی خاص که از متخصصین روان‌شناسی و مددکاری اجتماعی باشند، حق این شهرستان است و فرماندار به عنوان نماینده‌ی عالی دولت، باید این نیاز ضروری را پیگیری و از دستگاه‌های استان و کشور مطالبه نماید. اگر چه در حال حاضر نیز مکانکی در حاشیه‌ی اورژانس اجتماعی نیشابور وجود دارد که یکی دو نفر را به صورت موقت پوشش می‌دهد و پناه‌جویان در صورت ضرورت تداوم اقامت باید به مرکز استان انتقال داده شوند، لکن این در شأن نیشابور بزرگ فرهنگی نیست که زنان و دخترانش، طعمه‌ی خشونت مردان متعصب و خودخواه شوند و در آتش فقر فرهنگی و نگاه نامساعد مسؤولان، بسوزند و از میان بروند.
در این میان، بهزیستی، مرکز نگاه است و جزو وظایف ذاتی این نهاد است که پیگیر حقوق زنان و دختران خشونت‌دیده و آسیب‌دیده باشد و برای تأسیس خانه‌‌ی امن دختران و زنان خشونت‌دیده، پیشگام باشد و از امکانات و ظرفیت‌های موجود شهرستان همچون واحد پیشگیری از جرم دستگاه قضایی و سایر ابزارهای قانونی برای این امر مهم و حیاتی، به نفع مددجویانش بهره‌ ببرد.
قطعا و قطعا، اهمیت دختران و زنان تحت ستم و خشونت خانگی، کمتر از معتادان متجاهر و کارتن‌خواب‌ها نیست که مسؤولان شهرستان، سال‌ها است برای آنها پیرهن پاره می‌کنند و با پیگیری‌های مکرر و مؤکد خود توانسته‌اند مراکزی را در این زمینه فعال کنند که البته امری مبارک و مثبت است اما در نظر داشته باشیم که در همین لحظات که شما این سطور را می‌خوانید ده‌ها دختر و زن، اسیر خشونت‌های خانگی هستند و شاید تا دقایقی دیگر، خبر ضرب و جرح شدید یا حتی قتل یک دختر جوان یا یک بانوی دیگر در رسانه‌های شهرستان منعکس شود. بر همه‌‌ی ماست که جلو این جنایت‌ها را بگیریم و با ابزارهای اجتماعی همچون مشاوره و مددکاری، جلو خشونت مردان را نیز سد کنیم.