‌روایتی زنانه از سینمای مردانه
‌روایتی زنانه از سینمای مردانه
خاتون شرق- زمانی که پای درد و دل‌های اهل هنر، از جمله سینما و فیلم‌سازی می‌نشینی متوجه می‌شوی دنیای سینما همچون سیبی رو به آینه است سیبی که فقط قسمت سالم و خوش‌رنگش را نشان می‌دهد اما پشت این آینه در واقع سینمایی پوسیده از برخی نگاه‌هاست؛ نگاه‌هایی که چندان هم دل‌چسب زنان نیست.

خیرنگار: فاطمه سادات رضوی
اشاره: آواز دهل شنیدن از دور خوش است.
برای همین، تصمیم گرفتم با یکی از نویسندگانی که راه فیلم‌سازی را پیش گرفته گفت‌وگو کنم.
می‌خواهم بدانم او چگونه این مسیر را طی کرده؟ با چه چالش‌هایی روبرو بوده؟ آیا می‌توان با ورود نگاه‌های تازه و خلاق، این آینه سینما را از نو صیقل داد و تصویری واقعی‌تر و عادلانه‌تر از دنیای فیلم سازی و سینما ارائه کرد؟
سوگل توزنده جانی نویسنده ای است که اصالتا از روستای توزنده جان نیشابور است اما حدود ۴۰ سال است که خانواده اش در کرج زندگی می‌کنند و خودش هم در کرج به دنیا آمده است، خواهرش بازیگر تاتر بوده و به خاطر علاقه ای که خواهرش به بازیگری داشته دوتایی وارد نویسندگی شدند و با یکدیگر کارها را جلو بردند او حالا یک سالی می‌شود تصمیم گرفته در حوزه فیلم سازی فعالیت کند.
سوگل توزنده جانی از کار کردن به عنوان یک خانم در فضای سینما و حاشیه هایش و اهداف خود در این مسیر می‌گوید:
نمی‌شود به عنوان یک خانم در سینما یا جامعه کار کنی و مشکلی پیش نیاید متأسفانه نگاه دیگران زمانی که به عنوان یک خانم وارد یک پروژه می‌شوی نگاه قشنگی نیست و دنبال حاشیه هستند که این خیلی بد است و خیلی وقت ها باعث می‌شود از آن هدفی که داری کنار بکشی تا وارد حاشیه نشوی که متاسفانه خیلی ها درگیر این حاشیه ها می‌شوند.
این نویسنده راجع به دنیای مرد سالاری حاکم بر سینما گفت:  پایه و اساس و رکن خانواده با زن شروع می‌شود از خانه و خانواده به اجتماع می‌رسد و مهم تر از آن به هنر می‌رسد و زن با روح لطیفی که دارد می‌تواند دنیای جدیدی بسازد و در مقابله با دنیای مرد سالار متاسفانه تقابل هایی هست و در سینمای امروز به زن جایگاه خیلی خوبی نمی‌دهند اما داریم زنانی رو که خیلی خوب نقش هنری خودشون رو ایفا کردند طوری که الان جامعه مردسالار پذیرفته که زن وجود و جوهره اش هنر است.
او از کنار گذاشته شدنش از پروژه ای که شاید نقطه اوج کاری خودش و خواهرش بود گفت:  به نظرم آدم باید فرهنگ و اصالتش را حفظ کند و تن به هرشرایطی ندهد و شرایط را به نفع خودش برگرداند و همیشه از حاشیه دور بودم و سعی میکنم شرایط را بسازم و هیچ وقت جا نزنم.
سر یک پروژه ای بودیم که مدیر بالا سر ما آدمی بود که متاسفانه چشم پاکی نداشت و هر خانمی که در گروهش بود  به او چشم داشت و من و خواهرم به خاطر این قضیه مجبور شدیم این کار را ببوسیم و کنار بگذاریم و بدون دریافت هیچ حق و حقوقی چون خودمان از کار کنار کشیدیم و زمانی که احساس امنیت نداشته باشی هرچقدر هم کار خوب باشد اگر قرار باشد خودت را وسط بگذاری این کار قطعا نتیجه خوبی نخواهد داشت و این را هم فهمیدم که بعد از یکی دوماه این پروژه کلا کنسل شد.
اما اتفاق خوب سینما زمانی است که نتیجه کار خود را می‌بینی و به واسطه کارهایی که انجام دادی با آدم های بزرگ تری آشنا شوی و تماس بگیرند خودشان دعوت به کار کنند.
بزرگوارانی که با بنده تماس گرفتند و دعوت به همکاری کردند آقای اسماعیل میهن دوست و آقای تقوی و هرندی و آقای سماوات هم بودند و آخرین موردی که به من زنگ زدند قبل از عید بود که آقای روزبه روحی پور تماس گرفتند و گفتند طرحی که فرستادید قبول شده و بیایید راجب  قرارداد صحبت کنیم که این قشنگ ترین لحظه بود چون کسی بود که اصلا انتظارش را نداشتم درخواست همکاری بدهد و ایشون رو ۱۲ سال تقریبا می‌شناختم اما درحدی نبود که بخواهیم باهم همکاری داشته باشیم.
سوگل رابطه ای که با خواهرش دارند را قشنگ می‌داند و از همکاری با خواهرش و گاها شیطنت هایشان تعریف کرد و گفت: کار اول  من و خواهرم به عنوان نویسنده در پروژه سریال کارت زرد با آقای امیر سماواتی بود و بعد از آن با آقای اسماعیل میهن دوست و همچنین آقای شاهد احمدلو در پروژه خانه اجاره ای ۲ به همراه خواهرم به عنوان نویسنده کار کردیم و پروژه زیاد کار کردم اما بیشتر در زمینه نویسندگی بودند.
من و خواهرم لیان فقط در فیلم سازی از هم جدا هستیم وگرنه در نویسندگی باهم هستیم و اینکه دوتا خواهر با یکدیگر باشند و همه این دوتا رو باهم بشناسند از دید دیگران این رابطه قشنگ است و از درون هم قطعا همین طور است و خیلی وقت ها کار آماده نبود و تهیه کننده زنگ میزد و باید پاسخگو می‌بودم به خاطر اینکه صدایمان شبیه هم بود به خواهرم پاس می‌دادم و ایشون به جای من صحبت می‌کردند.
بیشتر اوقات هم اختلاف نظر داشتیم و به عنوان مثال من میگفتم طرح من است و اسم من باید بالا باشد ایشون می‌گفتند من طرح تو رو پختم و باید اسم من اول نوشته شود و خب یکی دو روز باهم قهر بودیم اما بعدش به این نتیجه می‌رسیدیم باید باهم کار کنیم و خب دنیای خواهری این شیطنت ها رو هم دارد.
سوگل توزنده جانی در جایی از زندگی هنری اش هم به خودش افتخار کرده و از خاطره احساس غرور زنانه به جایش گفت: طرحی که احساس غرور کردم به عنوان یک خانم همان طرحی بود که برای آقای روزبه روحی پور فرستادم بود که این آقای کارگردان گفتند تصورش رانمیکردم این ایده و داستان را یک خانم نوشته باشد چون خانم ها بیشتر خیلی احساساتی می‌نویسند و مشخص است که کار خانم نویس است اما شما طوری نوشته اید که به هیچ عنوان رد قلم یک خانم مشخص نیست که چه کسی نوشته است.
سوگل توزنده جانی از ساخت فیلم در روستای توزنده جان خبرداد و گفت: با خواهرم دو پروژه را همزمان جلو می‌بریم و قرار است در توزندجان این دو فیلم را بسازیم که کاملا بازیگر ها از همین روستا است و لهجه نیشابوری در این فیلم ها دیده می‌شود کلیتی از فیلم هم بخواهم بگویم راجب کودکان است که در لحظه تصمیم می‌گیرند کاری را انجام دهند و بزرگ تر ها را به دردسر می اندازند و بعد به زودی پشیمون می‌شوند و میخواهند درستش کنند و درکل میخواهم این را نشان دهم که کنیه ای در بچه ها وجود ندارد و بیشتر شیطنت کودکانه است.
او درباره اهدافش در صنعت سینما و آینده سینما به دست جوانان گفت: قطعا می‌خواهم به سمت فیلم بلند و سینما و پخش خانگی بروم و آینده فیلم سازی هم باتوجه به نسل جوان که وارد صنعت سینما می‌شوند همه چیز رو متحول می‌کنند و خیلی متفاوت تر نسبت به نسل قدیم فکر و عمل می‌کنند و قطعا از این دوره رکود بیرون می آییم.جوانان برای هدفی که دارند بجنگند تا به دیت بیاورند مخصوصا برای خانم ها که بدانند خانم بودن ضعف نیست و یک حسن است و در هیچ زمانی جا نزنند و بتوانند حقشان را بگیرند.