نیشابور در آزمون فرهنگی مردود شد
نیشابور در آزمون فرهنگی مردود شد
خاتون شرق- بیست‌وهشتم اردیبهشت، روز ملی خیام امسال در حالی به پایان رسید که هیچ نشانی از یک برنامه‌ریزی منسجم یا اطلاع‌رسانی در شأن این روز به چشم نمی‌خورد.

سعید صفارائی – خبرنگار
بیست‌وهشتم اردیبهشت، روز ملی خیام امسال در حالی به پایان رسید که هیچ نشانی از یک برنامه‌ریزی منسجم یا اطلاع‌رسانی در شأن این روز به چشم نمی‌خورد.
شهری که نام خیام و عطار را یدک می‌کشد، همچنان در سایه بی‌تدبیری و سهل‌انگاری مسئولان محلی، روزهای ملی بزرگانش را با سردرگمی، بلاتکلیفی و بی‌برنامگی پشت سر می‌گذارد.
آنچه تا روز قبل از روز ملی خیام منتشر شد تنها خبری کوتاه در پورتال فرمانداری بود که صرفاً به حضور وزیر فرهنگ اشاره داشت. باقی برنامه‌ها در حد شنیده‌ها و گمانه‌زنی‌هایی بود که حتی تا لحظه نگارش این یادداشت رنگ اطلاع‌رسانی رسمی به خود نگرفت‌.
حضور احتمالی سالار عقیلی در آرامگاه خیام شاید اندکی طراوت فرهنگی برای نیشابور به ارمغان بیاورد، اما وقتی برگزاری چنین مراسمی در آخرین دقایق شکل می‌گیرد، بیشتر به اتفاقی گذرا و غیرقابل اعتماد می‌ماند تا یک رویداد فرهنگی با پشتوانه‌ فکر و تدبیر.
هنوز فراموش نکرده‌ایم که چگونه در آخرین لحظه، کنسرت وحید تاج در روز ملی عطار لغو شد، بی‌آنکه حتی یک مسئول جسارت بیان علت این لغو آن را داشته باشد. سرنوشتی که روز ملی خیام هم به آن تن داد: بی‌خبری، بی‌برنامگی و بی‌اعتنایی.
نیشابور، این شهر با میراثی جهانی، همچنان با مراسم‌هایی سطحی و شتاب‌زده، ارزش چهره‌های بزرگ خود را به حاشیه می‌راند.
تشکیل ستاد برگزاری روزهای ملی خیام و عطار که از مدت‌ها پیش وعده داده شده بود به چند جلسه هماهنگی دقیقه نودی و اجرای برنامه‌ها به شیوه‌ای هیاتی و موقت خلاصه شده گویی این مدیران نه با دغدغه فرهنگ که با احساس وظیفه‌ای اداری و نمایشی به استقبال این روزها می‌روند.
افسوس که نگاه به فرهنگ، هنوز هم در نیشابور یک «خرج اضافی» است نه یک «سرمایه راهبردی». کسی خیام را نمی‌فهمد چون هیچ‌کس خیام نخوانده، کسی عطار را پاس نمی‌دارد چون شعرهایش فقط بر دیوارها نقش بسته، نه در ذهن مدیران این شهر.
سال‌هاست که نیشابور در چرخه‌ای معیوب از وعده‌ها و نمایش‌ها گرفتار شده.
هنوز خاطره برنامه‌های فرهنگی بزرگ در سال‌های نه چندان دور در آرامگاه خیام و عطار زنده است؛ برنامه‌هایی که هم رنگ مردمی داشت، هم طعم اصالت. اما حالا همه چیز در حد برگزاری برنامه‌ای «برای خالی نبودن عریضه» خلاصه شده.
خبری از فراخوان عمومی، نشست‌های تخصصی، بزرگداشت‌های علمی، دعوت از فرهیختگان، یا حتی ساده‌ترین اشکال مشارکت مردمی نیست.
آیا وقت آن نرسیده که مسئولان فرهنگی و اعضای شورای شهر نیشابور به شیراز سفر کنند؟ نه برای گردش، بلکه برای تماشای آنچه برگزاری واقعی روز حافظ و سعدی در تراز ملی می‌نامند.
چرا برای یک بار هم شده شورای شهر و متولیان و مدعیان فرهنگی این شهر در روزهای ملی حافظ و سعدی به شیراز سفر نمی‌کنند تا حداقل راه و رسم برگزاری مراسم روزهای ملی را در سطح ملی با چشم خود از نزدیک ببینند و لمس کنند شاید عرق شرمی بر پیشانی‌شان بنشیند و رگ غیرتشان بجنبد.
امروز نیشابور بیش از گذشته به آشتی با هویت فرهنگی خود نیاز دارد.
این آشتی اما با حرف و شعار ممکن نیست؛ نیازمند برنامه‌ریزی، بودجه مشخص، تیم‌های متخصص، و از همه مهم‌تر ایمان به اهمیت فرهنگ است.
روز ملی خیام و عطار فقط چند سطر در تقویم نیستند؛ این روزها آزمونی برای سنجش میزان بلوغ فرهنگی یک شهرند و متأسفانه نیشابورِ امروز در این آزمون مردود شده است.