شعری از :
نسیم شبگو منصف
**
بدون گذاشتن نقطه پایان رفتی !
و من
سطر به سطر به دنبالت ادامه دارم
پناه میبرم به واژهها
اما واژهها دیوانهام کردهاند
بس بهانه نبودنت را میگیرند
بهانه طعم نفسهایت
عطر انگشتانت
و آن همه یاد
که در خاطرم کاشتی
تاریکتر میشوم
مخدوش
مُبهم
مُکدر
مدتهاست
بدون حضور حروف مقدس اسمت
نوک سیاه مداد بر سفیدی کاغذ نمینشیند
اما تا دلت بخواهد
دلتنگی روی عروق پاره قلبم نشسته
هوا سردِ سرد است
پیوسته و آهسته برف در من میبارد
حجم سنگین در و دیوار خانه
مرا به خیابان میکشاند
زیر دل نور مغازهها
دلتنگیام را در آغوش میگیرم
دلخوریم را با پایی برهنه قدم میزنم
آنقدر که مهتاب
از قابِ پنجرهی ترک خوردهی این خانهی ویران شده
درد نداشتن تو را دید میزند
مچاله میشوم در تختخواب
با عکسی قدیمی از تو در آغوشم
میدانم
میدانم
حالا هرگز شوری اشکهایم لبانت را مزهدار نمیکند
و این بینصیبی
رد ی کمرنگ روی پیشانیام جا انداخته است
آهسته و غریب
دست به دیوار خواب میگیرم
راه میافتم به سمتت
آنقدر میآیم
میآیم
تا میرسم
به حاشیه امن پیراهنت
اما در خواب …
بدون حضور حروف مقدس اسمت
برچسب ها
حذف معافیت بیمهای رسانهها؛ ضربهای خاموش بر پیکر نیمهجان اطلاعرسانی
بیکار شدن خبرنگاران و سکوت معنادار وزیر کار و نمایندگان مجلس
وقتی خبرنگاری شغل سخت نیست، اما مرگآور است
سال بیپناهی خبرنگاران
سفر حج یا میدان مین؟
خاتون شرق- دستگیری حجتالاسلام غلامرضا قاسمیان در عربستان، اگرچه ظاهراً یک اتفاق فردی در بستر مناسک حج بود، اما بهسرعت به بحرانی رسانهای و دیپلماتیک تبدیل شد؛ بحرانی که نه محصول خصومت تازهای از سوی سعودیهاست و نه بیپایه در قوانین کشور میزبان. آنچه این ماجرا را به مسئلهای فراتر از یک بازداشت ساده بدل میکند، نحوه ورود بیملاحظه برخی چهرهها به عرصههای حساس سیاست خارجی، بدون توجه به عواقب گفتارشان برای ۸۵ میلیون ایرانی است.
بیکار شدن خبرنگاران و سکوت معنادار وزیر کار و نمایندگان مجلس
خاتون شرق- در روزگاری که خبرنگاران و فعالان رسانهای با کمترین امکانات، وظایف خطیر اطلاعرسانی، شفافسازی و نقد قدرت را بر دوش دارند، تصمیمهای ناعادلانه و غافلگیرکننده برخی نهادها، بهجای حمایت، سد راه کار آنها شده است. تازهترین نمونه، بخشنامه سازمان تأمین اجتماعی مبنی بر حذف معافیت سهم کارفرما در بیمه کارکنان رسانههاست؛ تصمیمی که نهتنها پشتوانه کارشناسی و گفتوگو با بدنه رسانهای ندارد، بلکه آشکارا در تضاد با شرایط بحرانی امروز رسانههاست.
سال بیپناهی خبرنگاران
خاتون شرق- در روزگار وانفسای رسانهای، که خبرنگار باید همزمان نقش چشم، گوش، وجدان بیدار و قربانی خاموش جامعه را بازی کند، انتظار میرود که حداقل پشتوانهای بیمهای برای این قشر فراهم باشد. اما اکنون، در سال ۱۴۰۳، نه تنها از آن وعدهها و شعارهای پرطمطراق خبری نیست، بلکه گامی آشکار در مسیر بر باد دادن همین حداقلها نیز برداشته شده است.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.