یحیی شکفته / همچنان که سیمرغ خیالمان با پرهای گشوده به کنکاش در تاریخ محله سرتلخ میپردازد و هاج و واج به اینهمه تغییرات به دیده تردید مینگرد در قسمت انتهایی کوچه سرتلخ میرسد به یک زیر دالان قدیمی که در ابتدای کوچه “کَل حَن یوسُف کرخی (کربلایی محمد یوسف ) مدتی بوده و بعدها حاج احمد عارفان بازنشسته ی فرهنگ مدتی میزیسته اند حیاط بعدی مربوط به کل حن صادق ذبیحی(کربلایی محمد صادق) بوده و در امتداد همین دالان که پیش تر نیز به زیر دالان حج لیلا معروف بوده به منزل خان زاده ها میرسیم و بعد تر دامادشان حاجی طوسی دوچرخه ساز سالهای سال است که هنوز این ملک برای آنهاست ؛ یکی از قدیمیهای این محله که هنوز هم نسل به نسل آنجا سکونت دارند سردهیان از همسایه های خوب اینجا بودند در کنار آنها به منزل استاد علی اکبر لسانی نجار میرسیم که قبل تر ها در همین مکان مکتبخانه ای دایر بوده و ملا باجی داشته و کمی هم اگر بخواهیم از کارکرد مکتبخانه ها و نوع خدمات ملاباجی بگوییم همین بس که ؛پیش از تاسیس مدارس به شیوه جدید، دانش آموزان از شش تا ۱۸ سالگی باید در مکان هایی به نام مکتب خانه، خواندن و نوشتن را فرا می گرفتند.
در آن روزگار دو نوع مکتب خانه وجود داشت: یکی به صورت خصوصی که در منازل اعیان، اشراف و رجال برای فرزندانشان بود و نوع دیگر مکتب خانه های عمومی بودند که تمام طبقات و خانواده ها فرزندانشان را راهی آنجا می کردند.
مکتب خانه، از اتاق هایی در کوچه، گذر، بالاخانه های مشرف به کوچه و اتاق های جلو هشتی خانه ها به صورتی که مزاحم اهل خانه نباشد تشکیل می شد.
البته گاهی هم بعضی از مکتب خانه ها، اتاق یا سردابی برای تنبیه و مجازات شاگردان بازیگوش و درس نخوان داشتند که به آن محل “سیاه چال” می گفتند که مدت کمی شاگردان را در آنجا نگه می داشتند.
این مکتب خانه ها توسط “ملا “یا “ملاباجی” اداره می شد که افرادی مورد اطمینان و موجه بودند .
صورت ظاهری مکتب خانه عبارت بود از یک دست نمد، فرش، حصیر یا گلیمی مندرس، میز پایه کوتاه، تشکچه مکتب دار و دانش آموزان زیراندازهایی مثل قالیچه پادری، تکه قالی، گلیم که هرکسی بر حسب وسع مالی خانواده اش به همراه خود می آورد. همچنین چندین ترکه از درختان آلبالو و انار که کنار میز قرار داشت و چوب فلکی نیز در کنار اتاق.
ملاها و ملاباجی ها شغل دومی هم داشتند که مدرس قرائت قرآن ها و گرداننده مجالس درس و بحث خانگی و هفتگی خانواده ها می شدند و ورضه مولودی ها و سفره حضرت عباس، زینب، رقیه و .. اداره می کردند، در استفاده دوسره که هم بهره ی مکتب خانه داریشان را داشتند و هم دریافتی ها و منافعی که از معلمی قرآن و روضه دعاخوان سفره ها شدن عایدشان می شد. خواندن و نوشتن کاغذها که از جایی می آمد و یا باید برای جایی فرستاده شوند و همچنین ساعت معلوم کردن و استخاره کردن و اذان به گوش بچه گفتن و اسم گذاشتن و همچنین دعای فرج پایین پای زائو خواندن همه برعهده ملاباجی ها بود که هریک شامل منافعی می شد.
یکی از کتابهایی که بچهها در کنار «قرآن کریم»، «گلستان»، «بوستان» و «کلیله و دمنه» در مکتبهای قدیم میخواندهاند، «نِصابُ الصِّبیان» است؛ کتابی معروف از ابونصر فراهی، شاعر سده ششم که یک فرهنگ لغت عربی به فارسی و نیز دایره المعارفی است از آگاهیهای مختلفِ دینی، ادبی، نجومی و طبیعی. ابونصر فراهی کتاب را به اوزانِ عروضی مختلف و در نُه بحر عروضی سروده است.
آنچه در برنامۀ آن روزگاران بوده ، بهنحو نه چندان مطلوب و شایستهای تعلیم میگشت و طفلی که مکتبخانه را به پایان میرسانید، از جهت آشنایی با اصول زندگی و اجتماعیِ عهدِ خود،کمی شاید کاملتر مینمود و به قول قدما ارزشهای اجتماعی روز، یعنی «بلی و خیر» را درمییافت، موارد استعمال «عرض کردن و فرمودن» را میدانست، «احترام بزرگان» و «همراهی و معاضدت» با کوچکان را آشنا میشد ؛ «حلال و حرام» و «حق و ناحق» را از هم تمیز میداد و همین برای حیات موقت مکتبخانه و فعالیت ملا و ملا باجی کافی بود .
القصه ملا باجی قصه ی ما سالیان سال فرزندان قدیم نیشابور شهر تمدنهای کهن را با خواندن و نوشتن آشنا کرد و علوم قرآنی را به آنها آموخت و همکنون نیز که با برخی از بازماندگان آن نسل به صحبت مینشینیم متفق القول از آن روزگاران شیرین به نیکی یاد میکنند و برای آن بانوی پرهیزکار جزای خیر از خداوند متعال خواستارند.
خب حالا زیر دالان حج لیلا و ساکنین خوش نشین آن را به تاریخ کهن همانجا میسپاریم و به سمت انتهای گذر سرتلخ و تقاطع سعید شاه میرسیم؛ مجال نگارش اندک است و خاطرات این کوی بسیار ، پس شما را تا نوبت دیگر و پرداختن به قسمتی دیگر از خاطرات کوچه های نیشابور تنها میگذارم
شما عزیزان میتوانید در فضای مجازی و بستر اپلیکیشن اینستاگرام نظرات خود را مستقیم به آدرس :
@yahya_shekofteh
ارسال نمایید .
با سپاس
یحیی شکفته _ نیشابور شهر تمدنهای کهن
نیشابور شهر تمدنهای کهن
برچسب ها
ابهامات درباره حادثه بیمارستان حکیم بیپاسخ ماند
پاسخ دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به گزارش «فاجعه در بیمارستان حکیم»
درسگفتارهای ادبی
دریافت رنجاندودگی
نیشـابور، نت خاموش خراسان
خاتون شرق- نیشابور، زادگاه استاد پرویز مشکاتیان، از تأثیرگذارترین آهنگسازان و نوازندگان سنتور در تاریخ موسیقی ایران است. مشکاتیان با خلق آثاری ماندگار مانند بیداد، نوا، دستان و آستان جانان نهتنها در پهنه موسیقی ایران، بلکه در تاریخ فرهنگی معاصر نیشابور نیز نقشی برجسته دارد. با این همه، زادگاه او تاکنون از داشتن یک جشنواره دائمی موسیقی سنتی بیبهره بوده و حتی در سالگرد درگذشتش نیز خبری از رویدادی در خور نام او نیست. آیا این بیتوجهی، نوعی کمکاری مدیریتی و ضعف در نگاه برنامهریزان فرهنگی نیست؟
پاسخ دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به گزارش «فاجعه در بیمارستان حکیم»
خاتون شرق- در پی انتشار گزارشی در شماره ۲۲۱ هفتهنامه خاتونشرق با عنوان فاجعه در بیمارستان حکیم دانشگاه علومپزشکی نیشابور جوابیهای به دفتر هفتهنامه خاتونشرق ارسال کرده که برای اطلاع و آکاهی شهروندان متن و تصویر نامه در ادامه منتشر میشود.
دریافت رنجاندودگی
درسگفتارهای ادبی(12)
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.