درسگفتارهای ادبی در حدود و حوالی سواد سلیقهای
درسگفتارهای ادبی(10) ادبیات ِشفاف و واضح و مستند چیست؟(۲)
از درّود تا نیشـابور
خاتون شرق - «روزنامه مسافرت نیشابور» که گزارش سفر دو صوفی به نیشابور سال 1303 خورشیدی است، به قلم آقامحمد تاجر عتیقهچی اردبیلی تبریزی نگاشته شده است. چنانکه دکتر جعفریان، مصحح سفرنوشت عتیقهچی، نگاشته است: سفرنامه حاضر، تجربه سفری زیارتی توسط دو صوفی است که حالات خود را ضبط و ثبت کردهاند. خواب میبینند، حالت مراقبه دارند و گویی میان خواب و بیداری، اموری را -بر حسب ادعای خود- از رؤیت مشایخ گرفته تا دریافت توصیههایی به آنها، تجربه میکنند ... .
در راه نیشـابور
خاتون شرق - روزنامه مسافرت نیشابور» نوشته آقامحمد تاجر عتیقهچی اردبیلی از صوفیان ذهبی است که در محرم سال 1343 قمری به همراه میرزا محمدعلیخان معینالفقراء، اراده زیارت آرامگاه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، امامزاده محمد محروق و فضل بن شاذان را کرده است.
طلای سـرخ
خاتون شرق - رنگ واکنش ادراکی سلول های حساس به نورِ شبکیه چشم انسان به طول موج های مختلف انرژی نورانی و یکی از مولفه های اصلی ترکیب بندی در عکاسی است و با احساسات وابستگی قدرتمندی دارد. رنگ ها و آمیزش های رنگ ها، اثرهای کمابیش عمیقی بر روی بیننده می گذارند. میزان اثرگذاری هر رنگ بر روی مخاطب تا حد زیادی به سن، جنسیت، فرهنگ و حالت روحی افراد بستگی دارد.
هنر میتواند از خواب، تکرار و سستی بیدارمان کند
خاتون شرق - شعر در جامعه معاصر در ابتدا متأثر از شعر کلاسیک است. در بهترین هنرمندان معاصر نوعی تأثیر و تأثر وجود دارد اما بهمرور هنرمند جامعه معاصر با شناخت کامل هنر و آگاهی از اصول، فن، نوآوری و کشف به استقلال میرسد و طوری باهنر عجین میشود که خود را در خدمت هنر و جامعه مییابد.
دانه های برف
خاتون شرق - لوییز گلوک زاده ۲۲ آوریل ۱۹۴۳ نیویورک سیتی در لانگ آیلند بزرگ شد. او مجموعه شعرهای فراوانی دارد که آخرین آن یعنی «شب پاکدامن و وفادار» برنده جایزه شعر کتاب ملی سال ۲۰۱۴ شد. همچنین با «هفت سالگی» و «ویتانوا» جایزه شعر بینگهام نشریه کتاب بوستون و جایزه شعر کتاب نیویورکر را از آن خود کرد.
«هنر نوشتن»
خاتون شرق - «نویسندگی » نه به معنای نوشتن مکاتبات رایج ، بلکه به شکلی که حامل پیامی خاص است و به انگیزه ی برقرار نمودن ارتباطی مشخص با مخاطب در قالبهایی مانند داستان، شعر ، نمایشنامه و ... اطلاق میشود .
زخم های ما به جای مداوا دارند زخم کاری می شوند
خاتون شرق - من نویسنده ی تاریخی نیستم، داستان نویس یا شاعر یا روزنامه نگار هم نیستم؛ آن چه که می نویسم را می بینم و از تأثیراتی است که جامعه بر من می گذارد یادداشت بر می دارم و می نویسم.
حرفْ نوازی با طعم ِدرد
خاتون شرق - برای هر قسمت از انعکاس نوری که از لابهلای پرده میزند بر روی صورتش یکبار پلک میزد. ابری در ذهنش سفید و سیاه میشد. مثل زمانی که بر پشت بام جوانی، خیره بود به آسمان تا شهاب سنگ آرزوهای اش سینهی آسمان را بشکافد ... آهی کشید.
در جستجوی میراث انسانی
خاتون شرق - «دروازه قرآن» در پاییندست، چشم را مینوازد. اندکی بالاتر امّا بقعهایست بر دامنه کوه صبوری، با گنبدی نقشدار و زمینه غالب فیروزهای، از لابلای حلقه سبز درختان خودنمایی میکند. شیرازیان، «بابا کوهی»َش میخوانند. اینجا آرامگاه ابومحمد علی بن عبدالله/ یا محمد، معروف به ابن باکویه یا باباکوهی شیرزای است.